لای درِ خانه را باز گذاشته تا زندگیاش را تماشا کنیم
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۲۵۱۴۱
الغرض، «زن آقا»یی که سوره مهر چاپش کرده و از پاییز ۱۳۹۸ مهمان قفسه روایت کتابخانه کوچک من است و جلوی نوبت چاپش عدد ۹ خورده ــ و این عدد الان دو رقمی است به نظرم ــ را پاییز همان سال عیال خواند و حاشیهاش را نوشت و فکر میکنم با «زن آقا» رفیق هم شدند اما اگر نبودند سفرهای مکرر و ناخواستهام به تهران در گرمی مرداد ۱۴۰۲ و هی خالی شدن قفسه کتابهای در صف انتظار خوانده شدن، کی نوبت به «زن آقا» میرسید و من کِی این بخت را داشتم که در یک رفت و برگشت طیارهای به پایتخت، کتاب را بخوانم و حسرت بخورم که چرا زودتر این روایت مختصر و موجز را ننوشیدهام؟
مهاجرت یکماهه به قصبهای نامعلوم«زن آقا» که همسر طلبهای است از نسل محترم سادات، با دو طفل نوپا، همقدم شوهرش میشود برای مهاجرتی یکماهه به قصبهای نامعلوم حوالی جنوب کشور در رمضان سالی که نمیدانیم کی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«زن آقا» مینیاتور کامل و جامعی از زندگی یک زن آخونداست. یک زندگی که با حداقلها شکل گرفته و سختیهای خودش را دارد و کتاب، روایت زنی است که آگاهانه همراه زندگی زاهدانهای شده که «یحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ» (هرکس ناآگاه باشد آنان را توانگر میانگارد. سوره مبارکه بقره آیه ۲۷۳) و با همسرش تا آن سوی قله قاف هم همراه است. قبول کنیم که زندگی خصوصی آخوندها را خیلیها ندیدهاند و تصور درستی از آن ندارند و کتاب پنجره خوب و به قاعدهای است برای تماشای زندگی خصوصی یک حاج آقا. به قاعده یعنی که راوی در عین مراعات حریمها، لای درِ خانه را باز گذاشته تا مخاطب بیاید تو و به قدر فراز و فرودی که در یک ماه زندگی موقت در خانهای که مجاور مسجد محل ساخته شده، زندگی او و سید و دو بچهاش را تماشا کند. آن سالی که حکایتش در کتاب آمده، نبات سادات «زن آقا» شیرخواره است و سیدعلی پهلو به نوجوانی میزند و راوی خیلی زود با محیط همدما میشود و بعد از اینکه خانه را برق انداخت و زنانگی و سلیقه و خانهداری و کدبانویی «زن آقا» را به رخ خانه و در و دیوار و پردهها و البته زنهای همسایه کشید، در حاشیه منبر شوهرش، برای دختران نوجوان محل، جلسه قرآن و احکام گذاشت و البته که بلد بود «نه»های شرعی را طوری به دخترها بگوید که نه سیخ بسوزد و نه کباب و دخترها متقاعد شوند که حین نماز باید پاها را هم پوشانید و حجاب فقط حجاب سر نیست.
آب اینجا به حد کافی شور هست!«زن آقا» روایت درست اتفاقات است و بد و خوب را باهم دارد و ابا نمیکند از اقرار به شوری آشی که پخت و بین در و همسایه پخش کرد و تازه بعدش بود که سید یادش آمد بهش نگفته «اگر با آب شیر خواستی غذا درست کنی دیگر بهش نمک نزن. آب اینجا به حد کافی شور هست!» و دور اینجا را عیال ما همان سال که کتاب را خوانده بود خط کشیده که «مگر تا آنروز دست به آشپزی نبرده بودی که بدانی آب شیر شور است!؟»
نقطه درخشان دیگر کتاب، پرداخت هوشمندانه و درست به پدیده سحر و جادوست. موضوعی که معمولا مردم مناطق کمبرخوردار بیشتر با آن درگیرند و البته سؤال بیجواب و بدجواب ذهن خیلیهاست و «زن آقا» زنانه و نرم و گاماسگاماس و البته درست، طرح مسأله کرده و راه برخورد و شیوه مقابله را با رسم شکل نشان داده است. طوریکه مخاطب بفهمد که «وَلَا یفْلِحُ السَّاحِرُ حَیثُ أَتَى» (جادوگر هر چه کند رستگار نمیشود. سوره مبارکه طه آیه ۶۹)
با اینکه «زن آقا» اولین کتاب مستقل زهرا کاردانی است اما مخاطب با متنی بسیار پیراسته و درست و قرص و محکم مواجه است و معلوم است، زهرا کاردانی قبل اینکه «زن آقا» بشود، حسابی کتاب خوانده و کتاب خواندن و زیاد خواندن و درست خواندن را بلد بوده است. علیکم به کتاب خواندن و درست خواندن و زیاد خواندن.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کتاب مینیاتوری قصه زن آقا یک ماه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۲۵۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه نمایشنامه جدید سوره مهر در نمایشگاه کتاب تهران عرضه میشود
به گزارش خبرنگار مهر، سه کتاب نمایشنامه با عنوان «رازی بین من و تو»، «در تنم زمستان شد» و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است.
«رازی بین من و تو» نوشته محمدرضا امیرخانی تصویری از زندگی علی، جانباز اعصاب و روان است. علی هنرمند پتینهکاریست که در جبهههای جنگ دچار موج انفجار شدیدی شده و همچنان با این توهم که همرزمش را کشته است، دچار عذاب وجدان است. در ادامه دکتر بخشی برای رهایی او از این توهم دست به کار میشود.
«در تنم زمستان شد» اثری از مصطفی سیفی برشی از زندگی رونیا یک دختر کرد ایزدی است که چند سال اسیر داعش بوده و اکنون پس از فرار از دست داعش به آلمان گریخته، اما یک روز مرد داعشی که سالها رونیا را اسیر کرده، وارد خانه او میشود.
«روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» نمایشنامه دیگری است که به قلم محمدرضا آریانفر به چاپ رسیده است. آریانفر در این کتاب، چهار نمایشنامه شامل «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر»، «آنگاه که خدا از دهان سنگ ترانه میخواند»، «کسی در خوابهایم قدم میزند» و «سراغ خوابهایم را از باد بگیر» را به نگارش درآورده است.
«رازی بین من و تو» با شمارگان ۳۰۰ نسخه، «در تنم زمستان شد» با شمارگان ۵۰۰ نسخه و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» با شمارگان ۵۰۰ نسخه در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه میشوند.
کد خبر 6089724 فاطمه میرزا جعفری